سنسور فشار
در بسیاری از فرآیندهای صنعتی، اندازهگیری دقیق فشار یک عنصر حیاتی به شمار میآید. سنسور فشار، وظیفه دارد تا تغییرات فشار را به یک سیگنال الکتریکی تبدیل کند که بتوان آن را اندازهگیری و تجزیهوتحلیل کرد. اغلب سنسورهای فشار با ارزیابی تغییر شکل دیافراگم که ناشی از اختلاف فشار اعمال شده بر دو طرف آن است، عمل میکنند.
تاریخچه اندازهگیری فشار و تکامل آن
تاریخچه اندازهگیری فشار، به عنوان یکی از پایههای اساسی در علوم مهندسی و فیزیک، ریشه در قرنها پیش دارد. از اختراع بارومتر توسط توریچلی تا ابداع لوله بوردون توسط بوردون، هر یک از این رویدادها، گامی مهم در جهت درک بهتر پدیده فشار و توسعه ابزارهای دقیقتر برای اندازهگیری آن بوده است. اندازهگیری فشار از دیرباز مورد توجه دانشمندان بوده و در طول تاریخ بهتدریج به تکامل رسیده است. در اواخر قرن شانزدهم میلادی، گالیلئو گالیله (1564-1642) حق ثبت اختراع یک سیستم پمپ آب را که در سیستمهای آبیاری استفاده میشد، به نام خود ثبت کرد. این پمپ از یک سیستم مکش برای بالا بردن آب تا حداکثر ارتفاع 10 متر استفاده میکرد. هرچند گالیله دلیل این محدودیت ارتفاع را درک نکرد، اما این پدیده زمینهساز مطالعات بیشتری توسط دانشمندان دیگر شد.
در سال 1643، فیزیکدان ایتالیایی اوانجلیستا توریچلی (1608-1647) فشارسنج یا بارومتر را اختراع کرد، ابزاری که برای اولین بار امکان اندازهگیری فشار اتمسفریک را فراهم آورد. توریچلی آزمایشی انجام داد که در آن یک لوله یکمتری را با جیوه پر کرد و یک سر لوله را بسته و سر دیگر را در یک ظرف جیوه قرار داد. مشاهده کرد که ستون جیوه در لوله همیشه حدود 760 میلیمتر بالا میایستد. او این پدیده را به نیروی وارد بر سطح زمین نسبت داد و فضای خالی بالای ستون جیوه را “خلاء” نامید.
پنج سال بعد، بلز پاسکال، فیزیکدان فرانسوی، با استفاده از بارومتر توریچلی نشان داد که فشار هوا در ارتفاعات بالا کمتر است. این آزمایشها زمینهساز کشف قانون پاسکال شد، که تغییرات فشار در یک سیال محصور را به صورت یکنواخت به تمام نقاط سیال منتقل میکند.
در سال 1650، فیزیکدان آلمانی اتو فون گریکه اولین پمپ هوای بهینه را ابداع کرد. این پمپ به رابرت بویل اجازه داد آزمایشهایی در زمینه تراکم و انبساط گازها انجام دهد. حدود 200 سال بعد، ژوزف لویی گیلوساک، فیزیکدان و شیمیدان فرانسوی، نشان داد که فشار گاز محصور در حجم ثابت با دمای آن متناسب است.
در سال 1849، یوجین بوردون لوله بوردن را اختراع و ثبت کرد. این ابزار که تا امروز نیز برای اندازهگیری فشار نسبی به کار میرود، به یکی از ابزارهای اساسی در مهندسی و علم تبدیل شده است. سرانجام، در سال 1893، امیل آماگات از پیستون وزن مرده برای اندازهگیری فشار استفاده کرد و به این ترتیب یکی از دقیقترین روشهای اندازهگیری فشار را معرفی نمود. این دستاوردها، از گالیله تا گیلوساک و بوردون، بهطور مستمر دانش و تکنولوژی اندازهگیری فشار را تکامل بخشیدند و راه را برای پیشرفتهای بیشتر در زمینههای علمی و صنعتی هموار کردند.
نقاط عطف کلیدی در تاریخچه اندازهگیری فشار:
- گالیله و پمپ آب: اولین گامها در جهت درک فشار و محدودیتهای آن برداشته شد.
- توریچلی و بارومتر: اختراع ابزاری برای اندازهگیری فشار اتمسفر و اثبات وجود خلاء.
- پاسکال و قانون پاسکال: کشف قانون انتقال یکنواخت فشار در سیالات.
- بویل و گریکه: مطالعات بر روی رابطه بین فشار، حجم و دما در گازها.
- بوردون و لوله بوردون: اختراع ابزاری دقیق برای اندازهگیری فشار نسبی.
- آماگات و پیستون وزن مرده: توسعه روشی دقیق برای اندازهگیری فشار بالا.
تکامل از ابزارهای مکانیکی به سنسورهای الکترونیکی
در قرن بیستم، با پیشرفت فناوری الکترونیک، ابزارهای اندازهگیری فشار نیز متحول شدند. سنسورهای فشار الکترونیکی با دقت و حساسیت بسیار بالاتر جایگزین ابزارهای مکانیکی قدیمی شدند. این سنسورها قادر به اندازهگیری طیف وسیعی از فشارها، از فشارهای بسیار پایین تا فشارهای بسیار بالا، هستند.
اهمیت اندازهگیری فشار در دنیای مدرن
اندازهگیری دقیق فشار در بسیاری از صنایع از جمله نفت و گاز، پتروشیمی، صنایع غذایی، خودروسازی و پزشکی از اهمیت بالایی برخوردار است. سنسورهای فشار در کاربردهای متنوعی مانند کنترل فرآیندهای صنعتی، ایمنی، کالیبراسیون تجهیزات، پایش وضعیت تجهیزات و بسیاری موارد دیگر استفاده میشوند.
در مکانیک سیالات، فشار بهعنوان نیرویی که بهصورت عمودی بر سطحی اعمال میشود، تعریف میگردد. از نظر ریاضی، فشار (P) در یک نقطه بهصورت نسبت نیروی وارد بر سطح به مساحت آن سطح تعریف میشود. در سیستم استاندارد بینالمللی واحدها (SI)، واحد اندازهگیری فشار پاسکال (Pa) است که معادل یک نیوتن بر مترمربع (N/m²) میباشد. قانون پاسکال بیان میکند که تغییر فشار در هر نقطه از یک سیال محصور، در حالت سکون، بدون کاهش به تمام نقاط سیال منتقل میشود. از نظر ریاضی، میزان فشار (P) در یک نقطه به صورت زیر مشخص میشود:
برای اندازهگیری فشار در واحدهای متریک، معمولاً از نیوتن بر مترمربع (N/m²) یا کیلوپاسکال (kPa) استفاده میشود. بهعنوان مثال، فشار اتمسفر در سطح دریا معادل 101.3 کیلوپاسکال است. در واحدهای انگلیسی، فشار بهطور معمول با psi (پوند بر اینچ مربع) یا psf (پوند بر فوت مربع) اندازهگیری میشود. فشار یکی از پرکاربردترین کمیتها در صنایع مختلف است. به همین دلیل، انواع مختلفی از سنسورهای فشار با ویژگیهای متنوع برای کاربردهای خاص و شرایط محیطی مختلف طراحی و تولید شدهاند. این سنسورها نقش حیاتی در اندازهگیری و کنترل فشار در فرآیندهای صنعتی دارند و انتخاب مناسب آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
سنسور فشار، که گاهی با نام ترانسمیتر فشار نیز شناخته میشود، ابزاری است که برای اندازهگیری فشار مورد استفاده قرار میگیرد. این تجهیز پارامتر مکانیکی فشار را به یک سیگنال الکتریکی قابل پردازش تبدیل میکند. انتخاب صحیح سنسور فشار با توجه به نوع کاربرد و شرایط محیطی، از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند تاثیر مستقیمی بر عملکرد سیستمها و تجهیزات صنعتی داشته باشد. در بسیاری از موارد، میتوان با انتخاب سنسوری با مشخصات متناسب، هزینهها را به حداقل رساند، اما در کاربردهای خاص و حساس، انتخاب نادرست سنسور فشار میتواند به خسارات جدی و جبرانناپذیر منجر شود. بنابراین، توجه به مشخصات فنی سنسور، از جمله دقت، محدوده کاری، و مقاومت در برابر شرایط محیطی، برای اطمینان از عملکرد بهینه و کاهش خطرات بسیار حائز اهمیت است.
سازندگان این محصولات، از اصطلاحات متنوعی برای توصیف آنها استفاده میکنند. اصطلاح «سنسور فشار» و «ترانسدیوسر فشار» اغلب به عنوان مترادف به کار میروند. در مقابل، «ترانسمیتر فشار» به نوعی از سنسورهای فشار اطلاق میشود که به مدارهای الکترونیکی مجهز است و قادر به تولید سیگنال خروجی استاندارد شده است.
در این مقاله، بهصورت جامع به بررسی سنسورهای فشار پرداخته و تلاش میکنیم تا تمام جنبههای مرتبط با این فناوری را مورد بحث قرار دهیم.
بیشتر بخوانید : ترنسدیوسر، ترانسمیتر یا سنسور فشار؛ آیا با هم تفاوتی دارند؟
سنسور فشار چیست؟ (تفاوت آن با ترانسمیتر و ترانسدیوسر فشار)
سنسور فشار، اصطلاحی گسترده است که به هر دستگاهی اطلاق میشود که قادر به شناسایی یا اندازهگیری فشار باشد. این ابزار با سنجش مستمر، سیگنالی تولید میکند که بر روی یک مقیاس یا محدوده خاص (مثلاً ۰ تا ۵۰۰ psi) کالیبره شده است. از نظر فنی، حتی سوئیچهای فشار نیز نوعی سنسور فشار به شمار میآیند، هرچند در این مقاله بیشتر به ابزارهای اندازهگیری پیوسته خواهیم پرداخت.
اجزای اصلی ترانسمیتر فشار
-
عنصر حسگر (Sensing Element):
- اولین بخشی که با سیال تحت فشار در تماس است و تغییرات فشار را به یک سیگنال مکانیکی تبدیل میکند.
- رایجترین عناصر حسگر شامل دیافراگم، لوله بوردون، کریستالهای پیزوالکتریک و عناصر مقاومتی هستند.
- دیافراگمها به دلیل ساختار ساده و حساسیت بالا، بسیار پرکاربرد هستند.
-
مکانیزم تبدیل (Transducer):
- سیگنال مکانیکی تولید شده توسط عنصر حسگر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند.
- انواع مختلفی از مکانیزمهای تبدیل وجود دارد، مانند:
- پل وتستون: برای تبدیل تغییر شکل دیافراگم به تغییر مقاومت
- خازنی: برای تبدیل تغییر فاصله بین دو صفحه به تغییر ظرفیت
- پیزوالکتریک: برای تولید ولتاژ در پاسخ به فشار
-
مدار الکترونیکی:
- سیگنال الکتریکی ضعیف تولید شده توسط مکانیزم تبدیل را تقویت، فیلتر و به سیگنال استاندارد تبدیل میکند.
- معمولاً سیگنال خروجی ترانسمیترها 4-20 میلیآمپر است که برای انتقال در فواصل طولانی و در محیطهای صنعتی مناسب است.
- مدار الکترونیکی همچنین میتواند برای جبران اثرات دما و فشار محیط بر روی دقت اندازهگیری استفاده شود.
-
محفظه (Housing):
- از اجزای داخلی ترانسمیتر در برابر عوامل محیطی مانند رطوبت، گرد و غبار، خوردگی و ضربه محافظت میکند.
- جنس محفظه بسته به شرایط محیطی و نوع سیال میتواند از مواد مختلفی مانند استیل ضد زنگ، آلومینیوم یا پلاستیک ساخته شود.
-
اتصالات فرآیندی:
- برای اتصال ترانسمیتر به سیستم لوله کشی و هدایت سیال به عنصر حسگر استفاده میشود.
- انواع مختلفی از اتصالات فرآیندی مانند رزوهای، فلنجی و ویلد شده وجود دارد.
ترانسدیوسر فشار چیست؟
زمانی که از «ترانسدیوسر فشار» سخن به میان میآید، معمولاً به گروهی از المانهای حسگر درون یک سنسور اشاره دارد، مانند پل وتستون، دیافراگم و ساختارهای مرتبط. در برخی موارد، این اصطلاح به کل سنسور بدون تقویت سیگنال اطلاق میشود؛ به عبارت دیگر، سنسوری که خروجی میلیولتی دارد. هرچند استفاده از این اصطلاح به عنوان مترادف «سنسور فشار» نیز رایج است.
ترانسمیتر فشار چیست؟
ترانسمیتر فشار نوعی سنسور است که سیگنال خروجی آن تقویت شده و در یک محدوده مشخص (مثلاً ۴-۲۰mA) تنظیم میشود. این ویژگی امکان انتقال سیگنال در فواصل طولانیتر را فراهم میآورد و از افت کیفیت سیگنال جلوگیری میکند.
ساختار و عملکرد سنسور فشار
سنسور فشار از بخشهایی تشکیل شده که بهصورت دقیق و محکم به یکدیگر متصل میشوند. اولین مرحله ساخت شامل جوش دادن کانکشن فشار به عنصر حسگر است. عنصر حسگر فشار، فشار موجود را به یک سیگنال الکتریکی تبدیل میکند. سپس، تجهیزات الکترونیکی به این سیگنال شکل داده و آن را تقویت میکنند. در نهایت، بدنه سنسور وظیفه محافظت از تجهیزات داخلی در برابر تاثیرات محیطی و مکانیکی را بر عهده دارد.
انواع سنسورهای فشار
برای انتخاب یک سنسور فشار مناسب، ابتدا باید با سه نوع اصلی فشار آشنا شویم که هر کدام طراحی خاص خود را میطلبند:
1. فشار مطلق (Absolute Pressure): سنسور فشار مطلق فشار را نسبت به یک خلاء کامل اندازهگیری میکند.
2. فشار نسبی (Gauge Pressure): سنسور فشار نسبی تفاوت بین فشار اندازهگیری شده و فشار اتمسفری را میسنجد.
3. فشار تفاضلی (Differential Pressure): این سنسور تفاوت فشار بین دو نقطه را اندازهگیری میکند.
سنسورهای فشار بر اساس محدوده اندازهگیری فشار به سه دسته اصلی تقسیم میشوند؛ تفاوت بین سنسور فشار مثبت، سنسور فشار خلاء و سنسور فشار ترکیبی
1. سنسور فشار مثبت (Positive Pressure Sensor)
- تعریف: این سنسورها برای اندازهگیری فشارهایی طراحی شدهاند که بیشتر از فشار اتمسفر هستند.
- کاربردها: معمولاً در کاربردهایی استفاده میشوند که نیاز به اندازهگیری فشار سیالات در سیستمهای تحت فشار است، مانند:
- سیستمهای هیدرولیک
- سیستمهای پنوماتیک
- خطوط لوله گاز
- مخازن تحت فشار
- محدوده اندازهگیری: معمولاً از صفر تا چند صد یا چند هزار بار متغیر است.
2. سنسور فشار خلاء (Vacuum Pressure Sensor)
- تعریف: این سنسورها برای اندازهگیری فشارهایی کمتر از فشار اتمسفر (خلاء) طراحی شدهاند.
- کاربردها: معمولاً در کاربردهایی استفاده میشوند که نیاز به اندازهگیری فشار در سیستمهای خلأ است، مانند:
- صنایع نیمهرسانا
- صنایع بستهبندی
- سیستمهای خلا صنعتی
- محدوده اندازهگیری: معمولاً از خلاء کامل تا فشار اتمسفر متغیر است.
3. سنسور فشار ترکیبی (Compound Pressure Sensor)
- تعریف: این سنسورها قادر به اندازهگیری هم فشارهای مثبت و هم فشارهای منفی (خلاء) هستند.
- کاربردها: در کاربردهایی که نیاز به اندازهگیری فشار در یک محدوده وسیع، شامل فشارهای مثبت و منفی است، استفاده میشوند.
- محدوده اندازهگیری: معمولاً از فشارهای منفی (خلاء) تا فشارهای مثبت قابل توجه متغیر است.
کاربردها و انتخاب سنسور فشار مناسب
انتخاب سنسور فشار مناسب باید بر اساس نوع فشار (مطلق، نسبی یا تفاضلی) و تکنولوژی حسگر مورد استفاده (پیزومقاومتی، پیزوالکتریکی، خازنی) انجام شود. به عنوان مثال، سنسورهای فشار مطلق برای اندازهگیری فشار بارومتریک مناسب هستند، در حالی که سنسورهای فشار نسبی برای حذف تاثیرات فشار اتمسفری بهکار میروند.
تکنولوژیهای سنسور فشار
1. سنسورهای فشار پیزومقاومتی: حساسیت بالا و مقاومت حرارتی خوبی دارند، اما سیگنال خروجی ضعیفی تولید میکنند.
2. سنسورهای فشار پیزوالکتریکی: ولتاژ تولید شده در این سنسورها به فشار اعمالی وابسته است و برای کاربردهای گسترده مناسب است.
3. سنسورهای فشار خازنی: دقت و حساسیت بالایی دارند، اما در برابر لرزشها حساسیت نشان میدهند.
مقایسه انواع سنسورهای فشار
نوع سنسور | مزایا | معایب | کاربردهای معمول |
---|---|---|---|
پیزومقاومتی | ساختار ساده، قیمت مناسب، حساسیت بالا | حساسیت به دما، سیگنال خروجی ضعیف | اندازهگیری فشار در صنایع عمومی |
پیزوالکتریکی | پاسخ سریع، دقت بالا، اندازه کوچک | حساسیت به نویز الکتریکی | اندازهگیری فشارهای دینامیکی، ضربهای |
خازنی | دقت بسیار بالا، حساسیت بالا | حساسیت به لرزش، قیمت بالا | کاربردهای دقیق و حساس مانند پزشکی |
استاتیک | ساختار ساده، مقاوم | دقت پایینتر نسبت به سایر انواع، پاسخ آهسته | کاربردهای صنعتی قدیمیتر |
چگونه سنسور فشار مناسب انتخاب کنیم؟
فشار بیش از حد (Overpressure) و فشار انفجار (Burst pressure)، دو مفهوم کلیدی در انتخاب سنسورهای فشار هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند.
-
فشار بیش از حد (Overpressure): این اصطلاح به حداکثر فشاری اشاره دارد که یک سنسور میتواند بهطور موقت تحمل کند بدون آنکه دچار آسیب دائمی شود. به عبارت دیگر، اگر سنسور در معرض فشاری بالاتر از فشار بیش از حد قرار گیرد، ممکن است به طور موقت از کار بیفتد اما پس از کاهش فشار به حالت عادی باز خواهد گشت.
-
فشار انفجار (Burst pressure): این مقدار، حداکثر فشاری است که یک سنسور میتواند تحمل کند. اگر فشار وارد شده به سنسور از این مقدار فراتر رود، سنسور به طور کامل آسیب دیده و قابل استفاده نخواهد بود.
چرا این دو مفهوم مهم هستند؟
انتخاب نادرست سنسور بر اساس فشار بیش از حد و فشار انفجار میتواند منجر به خرابی زودهنگام سنسور و در نتیجه اختلال در عملکرد سیستم شود. به عنوان مثال، اگر سنسوری که برای اندازهگیری فشار کم طراحی شده است در محیطی با فشار بالا نصب شود، ممکن است بلافاصله آسیب ببیند.
انواع اتصالات رزوهای
اتصالات رزوهای به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
- اتصالات نری: این اتصالات دارای رزوه خارجی بوده و به داخل اتصالات مادگی پیچ میشوند.
- اتصالات مادگی: این اتصالات دارای رزوه داخلی بوده و اتصالات نری به داخل آنها پیچ میشوند.
برای ایجاد اتصالات استاندارد و سازگار، انواع مختلفی از رزوهها تعریف شدهاند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- BSP (British Standard Pipe): استاندارد رایجی در بسیاری از کشورها برای رزوههای لوله است و در انواع مختلفی از سیستمها مورد استفاده قرار میگیرد.
- NPT (National Pipe Tapered): این رزوهها دارای مخروطی بودن هستند که به ایجاد آببندی بهتر کمک میکند و معمولاً در اتصالات فشار قوی به کار میرود.
- M یا ISO Metric: این رزوهها بر اساس استاندارد متریک بینالمللی طراحی شدهاند و برای اتصالات دقیق و سازگار با استانداردهای جهانی مناسب هستند.
- UNC/UNF (Unified National Coarse/Fine): این رزوهها استاندارد ملی ایالات متحده آمریکا هستند و در اندازههای درشت و ریز تولید میشوند.
اهمیت آببندی در اتصالات رزوهای
برای اطمینان از عدم نشتی سیال در اتصالات رزوهای، استفاده از روشهای آببندی مناسب ضروری است. واشرها، اورینگها و نوارهای تفلون از جمله رایجترین مواد آببندی هستند که با ایجاد یک لایه عایق بین سطوح رزوهای، از نشت سیال جلوگیری میکنند.
برای انتخاب سنسور فشار مناسب، باید محدوده فشار کاری و دمای عملیاتی را در نظر گرفت. سنسوری که انتخاب میشود باید قابلیت تحمل شرایط مختلف عملیاتی را داشته باشد. به عنوان مثال، سنسورهایی که در محیطهای با دمای بالا یا پایین استفاده میشوند، باید مقاومت حرارتی بالایی داشته باشند.
انتخاب و بکارگیری صحیح سنسورهای فشار در سیستمهای صنعتی و اندازهگیری، نقش بسیار مهمی در دقت و اطمینانپذیری فرایندها ایفا میکند. در این راستا، رعایت نکات زیر به عنوان یک راهنمای جامع توصیه میشود:
- تعیین مشخصات سیال: نوع سیال (گاز، مایع، خورنده یا چسبناک)، دما و فشار کاری آن، از جمله عواملی هستند که در انتخاب جنس بدنه و مواد آببندی سنسور مؤثرند.
- محدوده اندازهگیری فشار: اطمینان حاصل کنید که محدوده اندازهگیری سنسور با محدوده فشار مورد نظر در سیستم همخوانی کامل دارد.
- دقت اندازهگیری: دقت مورد نیاز برای اندازهگیری فشار را با توجه به کاربرد سیستم تعیین کنید.
- خروجی سنسور: نوع خروجی سنسور (آنالوگ یا دیجیتال) باید با سیستم کنترل و جمعآوری دادهها سازگار باشد.
نصب و راهاندازی
- آمادهسازی سطح نصب: سطح نصب باید کاملاً تمیز، خشک و عاری از هرگونه آلودگی باشد.
- محافظت در برابر ارتعاشات: برای جلوگیری از آسیب به سنسور، استفاده از تجهیزات ضد ارتعاش الزامی است.
- کالیبراسیون اولیه: قبل از نصب، کالیبراسیون دقیق سنسور به منظور اطمینان از دقت اندازهگیریها ضروری است.
- اتصالات الکتریکی: اتصالات الکتریکی باید مطابق با دستورالعملهای سازنده و با دقت کامل انجام شوند.
- محافظت در برابر تداخلات الکترومغناطیسی: استفاده از سنسورهایی با قابلیت محافظت در برابر تداخلات الکترومغناطیسی، از بروز خطا در اندازهگیریها جلوگیری میکند.
نگهداری و کالیبراسیون
- نظافت دورهای: تمیز نگه داشتن سنسور و اتصالات آن، از عملکرد صحیح و طول عمر آن میافزاید.
- بازرسی منظم: انجام بازرسیهای دورهای برای اطمینان از عدم وجود نشتی، آسیب فیزیکی و عملکرد صحیح سنسور، امری حیاتی است.
- کالیبراسیون مجدد: کالیبراسیون مجدد سنسور با توجه به دستورالعملهای سازنده و بر اساس دورههای زمانی مشخص، دقت اندازهگیریها را تضمین میکند.
- شرایط نگهداری مناسب: در صورت عدم استفاده طولانیمدت، سنسور باید در محیطی خشک و خنک نگهداری شود.
نکات ایمنی
- قطع برق: قبل از هرگونه کار روی سنسور، حتماً برق سیستم را قطع کنید.
- استفاده از تجهیزات حفاظت فردی: استفاده از تجهیزات حفاظت فردی مناسب مانند دستکش و عینک ایمنی، هنگام کار با سنسور ضروری است.
- رعایت دستورالعملهای ایمنی: همیشه دستورالعملهای ایمنی سازنده را به دقت مطالعه و رعایت کنید.
نکات تکمیلی
- انتخاب نوع سنسور: نوع سنسور (پیزورزیستیو، پیزوالکتریک، خازنی و …) با توجه به کاربرد و شرایط محیطی انتخاب میشود.
- محیط نصب: شرایط محیطی مانند رطوبت، خوردگی و فشار، بر عمر مفید سنسور تأثیرگذار است.
- سیستم کنترل: نوع سیستم کنترل (PLC، DCS) بر انتخاب نوع خروجی سنسور مؤثر است.
- نرمافزارهای کالیبراسیون: استفاده از نرمافزارهای تخصصی برای کالیبراسیون دقیقتر، توصیه میشود.
نتیجهگیری
با رعایت دقیق نکات ذکر شده در این راهنما، میتوانید از عملکرد صحیح و طول عمر بالای سنسورهای فشار خود اطمینان حاصل کنید و در نتیجه، دقت و اطمینانپذیری سیستمهای اندازهگیری را بهبود بخشید. این ملاحظات به انتخاب سنسور فشار مناسب برای کاربردهای خاص صنعتی کمک میکند و تضمین میکند که سیستمهای کنترل فرآیند به طور صحیح و دقیق عمل کنند.